خودکشی
بخشی از صحبت اروین یالوم با یک مراجعه کننده ای که در معرض خودکشی بود من رو به فکر برد.
” می فهمم که عمیقا دلسرد شده ای، جوری که ممکن است همین حالا دلت بخواهد خودت را نابود کنی، اما با همه ی این ها امروز این جایی بخشی از تو، مابقی وجودت را با خودش به مطب من آورده. لطفا اجازه بده من با آن بخش صحبت کنم بخشی از تو که می خواهد زنده بماند.
میدونستید در 10 سال گذشته، 40 هزار ایرانی خودکشی کردند!؟
از کجا بفهمیم یک نفر می خواد خودش رو بکشه؟ برای فهمیدن این موضوع باید چنین دیالوگی داشته باشی
ازش بپرس تا به حال فکر کردی به خودت آسیب بزنی؟ شاید بگه: اره بعضی وقتا فکر کردم که…
پس یعنی تا حالا به کشتن خودت فکرد کردی؟ شاید بگه: یک چیزهایی تو سرم اومده که خودم رو…
نقشه ای هم براش کشیدی؟ میگه: آره، بهش فکر کردم
میشه در موردش بهم بگی؟ مثلا میگه: خب پدرم، بالای کمدش یه اسلحه شکاری داره. خودم چند بار دیدمش. گلوله ها تو کشوی پایین. به سرم زده بذارمش تو دهنم و این کار رو تو دستشویی انجام بدم، که جایی هم کثیف نشه. (هر چقدر شخص جزییات بیشتری بگه، احتمال خطر بیشتره!)
خب اگه شبیه چنین دیالوگی رو داشته باشید اصلا نشانه خوبی نیست و عزیز شما در خطر جدی هستش. عزیز شما اگه با شما صحبت نکنه، او با مرگ خود شما رو غافل گیر میکنه.
اگر حالتون خوش نیست چند دقیقه وقت بزارید و صوت دکتر سعادتی گوش کنید.