خیانت زناشویی و دلبستگی
خیانت زناشویی میتواند تأثیرات نامطلوبی بر زندگی زوجین بر جاي بگذارد.مردم معمولا با امیدهای فراوان به ازدواج مبادرت می کنند و تمایل دارند که درباره شانس موفقیت ازدواج خود خوشبین باشند. پژوهش ها نشان داده اند که انتظارات فراوانی از رابطه عاشقانه وجود دارد و به نظر می رسد که مساله وفاداری جزء اساسی هر رابطه طولانی مدت صمیمی و عاشقانه باشد(ام سی نالتی و کارنی،2004).
شیوه ارتباطیمان، مرزهایی که داریم و یا نداریم، اینکه چقدر اعتماد میکنیم و یا چقدر آسیب پذیر هستیم؛ همهی اینها سرنخی را به ما میدهد. همهیِ این ویژگیها میتواند به حل و تکمیل شدن پازل ما، یعنی خودِ ما کمک کند. اینکه ما چه تیپ شخصیتها و انسانهایی را جذب میکنیم، به خوب شدن حال ما کمک میکند. این آئینهای است از گذشتهمان، از الگوهای حل نشدهمان! اگر ما به خودمان در روابط خیانت میکنیم، در کودکی به نوعی به ما خيانت شده است؛ به بیانی دیگر، اگر ما خودمان را از عشق محروم میکنیم، شاید ما والدی را مشاهده کردهایم که ناهشیار خود را از عشق محروم میکند.
بنابراین، ما یاد گرفتهایم( ناهشیار) که همان کار را انجام دهیم. در نتیجه اگر دلمان میخواهد خوب شویم یا درمان شویم یا شفا پیدا کنیم، بهتر است به الگوهایی که داریم نگاه کنیم. یادمان باشد که “همیشه” الگوهایی وجود دارند. بهتر است از اینکه آن را به شانس یا سرنوشت و یا هر دلیل بیرونی نسبت دهیم، دست برداریم و توجهمان را به آنچه که در ذهنمان اتفاق میافتد و به درونمان ببریم.
شاید این سؤالات بهتر راه را نشان دهد:
1 .چه چیزی در این الگو برایمان جالب است؟
۲. آیا من به آنچه که دیگری در موردم فکر میکند، توجه میکنم یا تمرکزم روی بدنم میماند ، یا تمایل تنها به پاسخدهی دارم؟
۳. آیا در این ارتباط من احساس شنیده شدن و دیده شدن کردم یا (میکنم) ؟
۴. آیا این یک داینامیک ارتباطی آشناست؟ آیا در کودکی نیز این مدل را تجربه کردهام؟
۵. آیا من تلاش کردهام انتخاب شوم یا انتخاب آگاهانهای داشته باشم؟
۶. آیا این یک ارتباط عاطفی سالم است؟ آیا هر دوی ما دچار یک بازی و سرگرمی هستیم؟
۷. آیا این رابطه برای من مثل زندگی سابق در خانه است؟
در زمینه انواع آسیبهاي ناشی از خیانت زناشویی، تاکنون پژوهشهاي گوناگونی انجام شده است.(کمالی، عامري، خسروي و رمضانی،1397)، در مطالعه خود عنوان کردند که زوجین درگیر خیانت زناشویی 21 پیامدهایی مانند آشفتگی، استرس، پرخاشگري و بی اعتمادي را نشان می دهند. همچنین (آسایش، فرحبخش، دلاور و سلیمی بجستانی،1396 )، اختلالات خواب و تغذیه، اضطراب و استرس، سردرد، بی حسی و کرختی 22 و اختلال در حافظه را به عنوان آسیب هاي خیانت زناشویی شناسایی کرده اند. (سووینی و هوروتیز 2008) در پژوهش خود از طلاق به عنوان آسیب خیانت زناشویی نام برده اند. همچنین (امانی، خالق پناه و محمدي 1398) در پژوهش خود مشکلات هیجانی و روان تنی، بدبینی و نگرانی، انزوا و مشکلات ارتباطی با همسر را به عنوان پیامدهاي خیانت زناشویی نام بردند.
بررسی ها نشان می دهند یکی از عوامل تا ثیرگذار بر صمیمیت در روابط بزرگسالی، سبک های دلبستگی و تعارض های درونی حل نشده با مراقبان اصلی است که می تواند در سایر روابط صمیمانه دوران بزرگسالی نیز نمود یابد.
نظریه دلبستگی بر این اعتقاد است که اگر کودک دلبستگی ناایمن داشته باشند احتمالا در روابط عاشقانه بزرگسالی خود احساس دلبستگی ناایمن خواهند داشت و منجر به این خواهد شد که شخص زندگی خود را صرف تلاش برای پر کردن خلاء هایی نماید که در رابطه باموضوع دلبستگی خود حس می کند.