نقش والدین
از تشویق تکالیف مدرسه و ورزش گرفته تا الگوبرداری از ارزشها در حین رشد کودک (به یاد داشته باشید، آنها همان کاری را انجام میدهند که شما انجام میدهید، نه آنطور که شما میگویید!) والدین تأثیر زیادی بر زندگی فرزندان خود دارند. با این حال، پدر و مادر تنها تأثیرگذاران روی زمین نیستند، به ویژه پس از ورود کودکان به مدرسه و شروع تعامل با جهان.
بیشتر والدین تلاش میکنند تا بهترین شروع ممکن را برای کودکان داشته باشند، اما برای والدین نیز مهم است که بدانند بچهها با خلق و خوی، شخصیت و اهداف خاص خود به دنیا میآیند. در حالی که والدین ممکن است بخواهند فرزند خود را به سمت مسیر خاصی سوق دهند، وظیفه والدین ایجاد رابطی با جهان است که در نهایت کودک را برای استقلال کامل و توانایی دنبال کردن هر راهی که انتخاب میکند، آماده میکند.
در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، فرزندپروری میتواند در معرض مدها و تغییر سبکها باشد و فرزندپروری در برخی محافل ممتاز به یک روش رقابتی تبدیل شده است. اما نیازهای رشد کودک همانطور که توسط علم مشخص شده است نسبتاً ثابت باقی میمانند: ایمنی، ساختار، حمایت و عشق.
چگونه پدر و مادر خوبی باشیم؟
برای والدی مؤثر، صرفاً اجتناب از خطرات آشکار مانند سوء استفاده، بیتوجهی یا زیادهروی کافی نیست. در واقع، آکادمی ملی علوم چهار مسئولیت عمده را برای والدین مشخص میکند:
1. حفظ سلامت و ایمنی کودکان
2. ارتقای رفاه عاطفی آنها
3. القای مهارتهای اجتماعی
4. آمادهسازی فکری کودکان
مطالعات متعدد نشان میدهد که بهترین کودکان سازگار، توسط والدینی تربیت میشوند که راهی برای ترکیب گرما و حساسیت با انتظارات رفتاری واضح پیدا میکنند. والدین ممکن است این چهارتا کار را مفید بدانند: مراقبت (نشان دادن پذیرش و محبت)، ثبات (حفظ یک محیط باثبات)، انتخاب (به کودک اجازه میدهد خودمختاری ایجاد کند) و پیامدها (اعمال پیامدهای انتخابها، خواه مثبت یا منفی باشد).
سبکهای فرزندپروری ناسالم چیست؟
هر سبک والدگری به نفع کودک نیست. چیزی به نام والدین بیشاز حد وجود دارد که میتواند کودکان را در دوران بزرگسالی فلج کند و آنها را قادر به کنار آمدن با کوچکترین شکستها نکند.
دو نمونه معروف از سبکهای فرزندپروری بیش از حد شامل «فرزندپروری با هلیکوپتر» است که در آن کودکان بیشاز حد تحت نظارت و دور از آسیب قرار میگیرند و «والدین برف پاککن» که در آن موانع احتمالی از سر راه کودک برداشته میشود. هر دو میتوانند بر استقلال بعدی، سلامت روان و عزت نفس کودک تأثیر منفی بگذارند.
البته، چیزی به نام فرزندپروری بسیار کم نیز وجود دارد، و تحقیقات نشان میدهد که عدم مشارکت والدین اغلب منجر به نتایج رفتاری ضعیف در کودکان میشود. این ممکن است تا حدی به این دلیل باشد که جوانان را تشویق میکند تا بیشاز حد به فرهنگ همسالان وابسته باشند. از قضا، سبکهای بیشاز حد خشن یا مستبدانه فرزندپروری میتواند تأثیر مشابهی داشته باشد.
در نهایت، والدین باید تلاش کنند که رفتار محبتآمیز، اما محکم داشته باشند و در عین حال به کودکان فضای کافی برای توسعه علایق خود، کشف استقلال و تجربه شکست را بدهند.
چگونه پدر و مادر خوبی باشیم؟
هیچ راه درستی برای پدر و مادر خوب بودن وجود ندارد، اگرچه راههای اثبات شده زیادی برای معیوب بودن وجود دارد، مانند سوء استفاده، بیتوجهی یا زیادهروی. یک چالش کلیدی مقاومت در برابر میل به مدیریت، هدایت یا کنترل کودکان در همه زمانها است، اما تحقیقات نشان میدهد که والدینی که به فرزندان خود فضایی برای کشف، رشد و مهمتر از همه شکست میدهند، ممکن است بهتر به آنها خدمت کنند. هیچ والدی نباید به بچهها اجازه دهد که سلامتی یا ایمنی خود را به خطر بیاندازند، یا اجازه دهند قوانین اصلی خانه زیر پا گذاشته شود، به خصوص در مورد مسئولیتهای روزانه خانه و مدرسه. اما فراتر از آن، ساختن یک زندگی خانگی که مراقبت، ثبات، انتخاب و پیامدهای آن را فراهم میکند، باید به رشد اجتماعی، عاطفی و فکری کودک کمک کند، همچنین باید به پیوند قویتر والدین و فرزند و تربیت کودک شادتر منجر شود.
ساختن خانهای شاد
یک تناقض تربیتی این است که معمولاً بچهها کمتر میفهمند از آنچه بزرگسالان میفهمند. با این حال، آنچه آنها نیاز دارند ضروری است: عشق، امنیت عاطفی، گفتگو، اعتبارسنجی، مسئولیتها، وقت برای بیرون از خانه و فرصتهایی برای بازی و یادگیری. والدینی که میتوانند توجه خود را بر روی این اهداف اصلی متمرکز کنند و از گرفتار شدن در ریزهکاریهای اندازهگیری دقیقه روی نمایشگرها یا دیکته کردن پیراهنهای پیشدبستانی خودداری کنند، متوجه خواهند شد که آنها و فرزندانشان از یکدیگر لذت بیشتری خواهند برد و فرزندانشان از این کار لذت خواهند برد. سریعتر با آنها ارتباط میگیرند.
چگونه والدین میتوانند با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند؟
برنامهها و روالهای روزانه و تشریفات منظم میتواند راهی قدرتمند برای برقراری ارتباط با کودکان و کمک به آنها و احساس امنیت عاطفی باشد. تحقیقات نشان میدهد زمانی که هر روز صرف خواندن باهم، گوش دادن به موسیقی، بیرون رفتن، انجام یک کار ساده و به خصوص یک تعامل مثبت برای شروع روز میباشد و زمان بازکردن برای هنگام خواب و مرور روز و گفتن شب بخیر، به بچهها کمک میکند تا یک زندگی ثابت داشته باشند.
چرا مکالمه برای کودکان اهمیت دارد؟
تحقیقات در مورد گفتگوی معمولی که به عنوان شوخی نیز شناخته میشود نشان داده است که برای رشد عاطفی کودکان و برای واژگان آنها ضروری است. گفتگوهای غیررسمی با والدین، دانش و مهارتهای کودکان را افزایش میدهد و اثرات مثبت عاطفی و اجتماعی دارد که تا بزرگسالی ادامه مییابد. برنامههای آخر هفته، اخبار محله، خاطرات خندهدار، تغییرات فصلی، لیست کارهایی که باید انجام دهید، خاطرات، رویاها و چیزهایی که شما را هیجانزده میکند، همگی موضوعات معتبری برای شوخی در بخشهای آرام روز هستند.
چگونه والدین میتوانند فرزندان را به همکاری وادار کنند؟
دلایلی وجود دارد که چرا بچههای کوچکتر همیشه با درخواستهای والدین همکاری نمیکنند؟
برای مثال، کودکی که عمیقاً درگیر بازی است، ممکن است در برابر فراخوانده شدن برای لباس پوشیدن یا آمدن به شام مقاومت کند. برای جلوگیری از تعارض، والدین باید قبل از اینکه بخواهند کودک از آن کار جدا شوند، ببینند که درگیر چه چیزی است. اغلب مفید است که با کودک در مورد کاری که انجام میدهد صحبت کنید، و حتی برای مدتی به آنها بپیوندید، قبل از اینکه بخواهید به یک کار ضروری بپردازند. فقط پنج دقیقه از چنین “مراقبتهای حساس” نه تنها میتواند از مقاومت جلوگیری کند، بلکه به کودک کمک میکند تا توانایی بهتری برای رشد شایستگی اجتماعی داشته باشد.
آیا گرفتن حیوان خانگی به نفع کودکان خردسال است؟
بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که مالکیت سگ به بچههای کوچکتر کمک میکند تا مسئولیتپذیری و همدلی را بیاموزند و بهطور بالقوه حتی مهارتهای زبانی را توسعه دهند. همچنین تحقیقات اخیر نشان داده است که کودکانی که با یک حیوان خانگی زندگی میکنند کمتر دچار مشکلات رفتاری یا درگیری با همسالان میشوند و بهبود رفتاری آنها بهطور متوسط حدود 30 درصد است. این تأثیر صرفاً با حضور یک سگ در خانه پدیدار شد، و نتایج زمانی که کودکان به طور فعال در راه رفتن و مراقبت از حیوان خانگی شرکت میکردند، حتی قابل توجهتر بود. اگرچه داشتن حیوان خانگی لزوماً علائم بیماریهای عاطفی تشخیص داده شده بالینی را کاهش نمیداد.
فرزندپروری آزاد چیست؟
در بسیاری از کشورها، قوانینی برای کودکان زیر یک سن خاص، از تنها ماندن در خانه یا بیرون از منزل بدون حضور بزرگسال منع میکند. بسیاری از والدین به چنین قوانینی اعتراض کردهاند و استدلال میکنند که بچههایی که وارد سن بیست سالگی میشوند باید اجازه داشته باشند که خودشان باشند، زمانی که مادران و پدران تشخیص دهند که آنها میتوانند مسئولیت خود را به عهده بگیرند. این جنبش که اغلب به عنوان فرزندپروری آزاد نامیده میشود، باعث میشود که چنین قوانینی لغو شود تا خانوادهها آزادی، استقلال، اعتماد و شادی بیشتری به ارمغان بیاورند، اما در حالی که برخی دیگر مقاومت میکنند.
غیرممکن است که والدین کامل باشند. خوشبختانه، سخت نیست که پدر و مادر مناسبی برای فرزند خود باشید. گوش دادن، حمایتگر بودن، تشویق به فعالیت و خلاقیت، و ایجاد یک ساختار خانواده ایمن، همگی به ایجاد رشد در کودکان کمک میکند. متأسفانه، حتی در تعقیب این اهداف، والدین میتوانند با برنامهریزی بیشاز حد کودکان، مدیریت خرد آنها، امتناع از تشخیص یادگیری یا مبارزات عاطفی برای آنچه هستند، الگوبرداری از پاسخهای ناسالم به استرس، زیر پا گذاشتن مرزها، یا انتقاد از کودکان یا مقایسه آنها با دیگران، حتی خواهر و برادر، سرخوردگی میتوانند به فرزندشان آسیب بزنند.