احساسات چه هستند؟
تا حالا عبارت “a roller coaster of emotions” یا غلیان احساسات را شنیده اید؟ این عبارت توصیف دقیقی است از آنچه در طول روز تجربه می کنید.
احساسات یا هیجانات، واکنشهای ذهنی و فیزیولوژیکی هستند که به دلیل موارد مختلفی از جمله تجربههای شخصی، واکنش به محیط، تفکرات و افکار، وضعیت جسمی و سایر عوامل بروز میکنند. احساسات شامل احساسات مثبت مانند شادی، عشق، لذت، آرامش و احساسات منفی مانند اضطراب، ناراحتی، خشم، ترس و غم هستند. احساسات میتوانند به طور فردی و یا به طور اجتماعی تجربه شوند و بعضی از احساسات مانند عشق و دوستداشتن، در برخی از فرهنگها به عنوان مقدس تلقی میشوند.
در این مقاله می خواهم به احساساتی که در طول روز تجربه میکنیم و روش کنترل این احساسات بپردازم.
شناخت احساسات
احساسات، حالت غریزی ذهن هستند که ناشی از شرایطی که فرد قرار دارد. احساسات ابزاری برای بقا شناخته شده است. اگر چه ممکن است تعجب کنید، ولی ناتوانی در شناخت احساسات مشکل شایعی است، زیرا اکثراً در فرهنگ ما به جای احساسات و هیجانها به عقل و منطق اهمیت بیشتری داده میشود. عده ای به غلط فکرمیکنند احساسات موضوع بی اهمیتی است و نباید به آن توجه کرد به همین دلیل توجهی به احساسات خود نمی کنند و از آنها ناآگاهند. همین ناآگاهی از احساسات باعث میشود این افراد در زندگی خود دچار مشکل شوند و به طور ناگهانی و ناآگاهانه دست به اعمال و اقداماتی بزنند که بعداً از انجام آن پشیمان و نادم می شوند.
بنابراین بهتر است با احساسات مان آشنا شده و بتوانیم به موقع آن ها را در خود تشخیص داده و کنترل کنیم.
انواع احساسات چیستند؟
انواع احساسات بسیار گسترده هستند و به طور کلی میتوانند به دو دسته احساسات مثبت و احساسات منفی تقسیم شوند. در زیر به برخی از انواع احساسات اشاره میکنم:
احساسات مثبت: شامل احساساتی مانند شادی، خوشحالی، عشق، لذت، آرامش، اطمینان، امید و تعلق هستند. این احساسات معمولاً با تجربه رویدادهای مثبت و یا به دنبال انجام کارهایی که به شخص احساس توانایی، مهارت و موفقیت میدهند، به وجود میآیند.
احساسات منفی: شامل احساساتی مانند ترس، ناراحتی، اضطراب، ناامیدی، عصبانیت، خشم، تنهایی، حسادت و نفرت هستند. این احساسات معمولاً به دنبال تجربه رویدادهای منفی و یا به دنبال انجام کارهایی که شخص را ناراحت و بیاعتماد میکنند، به وجود میآیند.
احساسات اجتماعی: شامل احساساتی مانند احساس عدالت، همدلی، تعلق به گروه، تحمل، همراهی، دوستی و عشق به کشور و ملت هستند.
احساسات روانشناختی: شامل احساساتی مانند احساس خودشناسی، احساس تحمل، احساس احترام به خود، احساس خودکنترلی، احساس تعالی، احساس مسئولیت پذیری و احساس تمایل به رشد هستند.
در کل، احساسات انسانی بسیار گسترده هستند و میتوانند در پاسخ به تجربیات و شرایط مختلف، به طور متفاوتی بروز کنند.
پنج احساس اصلی
به طور کلی، پنج احساس اصلی انسانها عبارتند از:
خشم: ا ز پرچالش ترین احساس، یعنی خشم شروع میکنم. اگر چه یک احساس منفی است ولی این احساس به شخص کمک میکند تا در برابر تهدیدها و خطرات، خودش را دفاع کند و برای حفظ منافع خود اقدام کند. احساساتی که با عصبانیت همراه هستند: ناامید بودن، رنجیدن، ناراضی بودن، دلخور شدن، جوش آوردن، عصبانی بودن.
ترس: این احساس به شخص کمک میکند تا در برابر خطرات و تهدیدها، از خود محافظت کند و از ورود به شرایط خطرناک پرهیز کند. احساساتی که با ترس همراه است:عصبی بودن، وحشت زده شدن، نگران بودن، مضطرب بودن، ناراحت بودن، محتاط بودن.
شادی: این احساس به شخص کمک میکند تا در برابر رویدادهای مثبت، خود را خوشحال و شاد ببیند و از زندگی لذت ببرد.
غم: اکمن، غم و اندوه را یک احساس اصلی توصیف کرده که وقتی فرد ارزش خود را از دست می دهد، در رسیدن به هدف ناکام می ماند یا احساس کنترلش نسبت به چیزی از دست می دهد، احساس میکند. این احساس به شخص کمک میکند تا در برابر رویدادهای منفی، ناراحتی و افسردگی را تجربه کند و با این کمک، او را به تغییر و بهبود وضعیت تشویق میکند.
عشق: این احساس به شخص کمک میکند تا در برابر افراد مهم و محبوب خود، احساس دوستداشتن و تعلق پیدا کند و از این راه، روابط عاطفی و مهم خود را تقویت کند.
شناسایی و کنترل احساسات
در دوره ی نوجوانی، معمولاً احساسات غلیظ و شدیدی به وجود میآیند که اگر به درستی شناسایی نشوند و نتوانید با آنها به درستی برخورد کنید، میتوانند بسیار صدمه زننده باشند. به همین دلیل لازم است این احساسات را به درستی بشناسید و کنترل کنید. در غیر این صورت این احساسات میتوانند اثرات بدی به زندگی شما وارد کنند.
برای شناسایی و کنترل احساسات بهتر است فعالیت های زیر انجام شود:
در طول روز احساسات و حالات هیجانی خود را پایش کنید.
منظور از پایش، زیر نظر گرفتن چیزی است. مثال ساده ی پایش هنگامی است که میخواهید شیر بجوشانید و تا زمانی که شیر به جوش آید آن را زیر نظر دارید تا سر نرود عده ای بر این باورند که حالات هیجانی و عاطفی اصلاً مهم نیستند. باید گفت که این احساسات بسیار مهم هستند و میتوانند بر زندگی فرد تأثیر مهمی داشته باشند. بنابراین در طول روز به احساسات خود دقت کنید برای این کار در طول روز گاهگاه از خود بپرسید: آیا حالم خوب است یا نه؟
به احساسات و حالات هیجانی خود نام مناسب بدهید.
پس از این سوال که آیا حالم خوب است یا نه؟ از خود بپرسید: چه احساسی دارم؟ سعی کنید به احساس خود نام مناسب بدهید. این جواب که ناراحتم یا خوشحالم کمک چندانی نمی کند. چون کلمات بسیار کلی هستند و احساسات زیادی تحت عنوان ناراحتی یا خوشحالی وجود دارند.
در صورتی که احساس و هیجان منفی شدیدی تجربه می کنید، به طور موقت کار خود را کنار بگذارید و به بررسی احساس خود بپردازید.
در چنین شرایطی بهتر است که اقدام خاصی انجام ندهید تا بتوانید آرامش خود را به دست آورید. زیرا زمانی که انسان تحت هیجانات و احساسات شدیدی قرار گرفته باشد، نمی تواند به طور درست وصحیحی اقدام کند.
بررسی کنید که از کی دچار این احساسات با هیجانها شده اید.
به این کار اصطلاحاً ردگیری احساس گفته می شود. از خود بپرسید تا کی حالم خوب بود و چطور شد دچار این احساس شدم. نقش علل و عوامل مختلف را بررسی کنید. پس از آن که عامل ناراحتی خود را یافتید: سعی کنید معنی دیگری برای آن بیابید.
بررسی کنید که آیا اشتباه نکرده اید یا دچار سوء تفاهم نشده اید.
بررسی کنید آیا موضوع آن قدر ارزش دارد که خودتان را ناراحت کنید.
بررسی کنید که آیا مشکل را میتوانید از زاویه ی دیگری که کمتر بررسی ناراحت کننده است ببینید.
اگر اشتباهی کرده اید، به خود دلداری بدهید که یک انسان اید و انسان جایز الخطاست.
اگر دیگری اشتباه کرده به خود دلداری دهید که او هم یک انسان و جایز الخطاست.
اگر از فردی ناراحت هستید سعی کنید با او در این زمینه صحبت کنید. سعی کنید برای آن چه که شما را ناراحت کرده راه حلهای مناسب بیایید.
برای کاهش هیجان خود از مهارت مقابله استفاده کنید.
مهارت مقابله با احساسات یا مقابلههای هیجانی به شما کمک میکند تا احساسات منفی خود را کاهش دهید و پس از آن با تسلط بیشتر بر خود بتوانید به حل کردن مشکلات تان بپردازید.
تعدادی از راههای مناسب مقابله با احساسات و هیجانها به شرح زیر است:
پرت کردن حواس،
تنفس عمیق،
درد دل کردن،
صحبت کردن با دیگری،
انجام کاری که احساس خوبی به انسان میدهد،
پیاده روی،
ورزش،
دوش گرفتن ،
صبر کردن،
روش آرام سازی عضلانی،
به خدا سپردن.
چگونه احساسات بر روی ما تاثیر می گذارند؟
احساسات انسانها بسیار پیچیده هستند و میتوانند بر روی ما به صورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیر بگذارند. در زیر به برخی از تاثیراتی که احساسات بر روی ما میگذارند، اشاره میکنم:
تاثیر بر روی رفتار: احساسات ما میتوانند بر روی رفتار ما تاثیر بگذارند. به عنوان مثال، احساسات منفی میتوانند باعث شود که ما برخی تصمیمات ناشی از خشم و ناراحتی بگیریم یا به دنبال رفتارهای خودمختار، نامطلوب و غیرمنطقی باشیم.
تاثیر بر روی سلامت روانی: احساسات ما میتوانند بر روی سلامت روانی ما تاثیر بگذارند. به عنوان مثال، احساسات استرس، اضطراب و افسردگی ممکن است باعث شود که ما برای دوری از این احساسات ناخوشایند، به مصرف مواد مخدر، الکل یا داروهای مسکن به دلیل اعتیاد بپردازیم.
تاثیر بر روی سلامت جسمانی: احساسات ما میتوانند بر روی سلامت جسمانی ما تاثیر بگذارند. به عنوان مثال، احساسات استرس و اضطراب میتوانند باعث افزایش فشار خون، اختلالات خواب، سیستم ایمنی ضعیف و بیماریهای قلبی شوند.
تاثیر بر روی روابط: احساسات ما میتوانند بر روی روابط با دیگران تاثیر بگذارند. به عنوان مثال، احساسات خشم و ناراحتی میتوانند باعث شود که ما در برابر دیگران بیاعتماد و ناامید شویم و روابط خود را با دیگران به خطر بیاندازیم.
در کل، احساسات ما میتوانند بر روی تمام جوانب زندگی ما تاثیر بگذارند و به دلیل اینکه احساسات انسانی بسیار پیچیده هستند، ممکن است تاثیرات آنها بر روی ما بسیار شخصی و متفاوت باشد.
انتقال دهنده های عصبی مربوط به احساسات کدامند؟
احساسات مربوط به سطوح انتقال دهنده های عصبی مغز هستند. انتقال دهنده های عصبی مربوط به احساسات، در سیستم عصبی مرکزی (CNS) و سیستم عصبی محیطی (PNS) وجود دارند. این انتقال دهنده های عصبی برای منتقل کردن اطلاعات از یک نورون به نورون دیگر و همچنین برای انتقال اطلاعات از سیستم عصبی مرکزی به سیستم عصبی محیطی و بالعکس، مسئول هستند.
انتقال دهنده های عصبی مربوط به احساسات شامل مواد شیمیایی مختلفی هستند که به عنوان نوارهای شیمیایی (neurotransmitters) شناخته میشوند. برخی از این مواد شیمیایی شامل موارد زیر هستند:
سروتونین (Serotonin): سروتونین یک نوار شیمیایی است که در ناحیه مخاطی وجود دارد و برای کنترل خلق و خوی، رشد سلولی و فعالیتهای عصبی مسئول است.
دوپامین (Dopamine): دوپامین یک نوار شیمیایی است که در ناحیه بیماری پارکینسون وجود دارد و برای کنترل شیوههای حرکتی، شناختی و خلق و خوی مسئول است.
نوراپینفرین (Norepinephrine): نوراپینفرین یک نوار شیمیایی است که در ناحیه تالاموس و هیپوتالاموس وجود دارد و برای کنترل وضعیت اضطرابی، خلق و خوی و بیداری مسئول است.
آسپارتات (Aspartate): آسپارتات یک نوار شیمیایی است که در ناحیه هیپوکامپ وجود دارد و برای کنترل فرآیندهای یادگیری و حافظه مسئول است.
گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA): GABA یک نوار شیمیایی است که در ناحیه هیپوتالاموس وجود دارد و برای کنترل استرس، خلق و خوی و فعالیتهای عصبی مسئول است.
در کل، این نوارهای شیمیایی به عنوان انتقال دهنده های عصبی، در کنترل احساسات و وضعیت روحی ما نقش دارند و هرگونه ناهنجاری در این نوارها میتواند به اختلال در کنترل احساسات و وضعیت روحی منجر شود.
محرک های عاطفی کدامند؟
محرکهای عاطفی شامل هر چیزی هستند که میتواند احساسات ما را تحریک کند و موجب تغییر وضعیت عاطفی ما شود. برخی از محرک های عاطفی شامل موارد زیر هستند:
رویدادهای زندگی: رویدادهای مثبت و منفی زندگی ما میتوانند به عنوان محرکهای عاطفی عمل کنند. به عنوان مثال، رویدادهایی مانند ازدواج، ترک شغل، مرگ یک عزیز و … میتوانند تاثیرات عمیقی بر روی وضعیت عاطفی ما داشته باشند.
محرکهای جسمانی: محرکهای جسمانی مانند تغییرات دما، درد، خستگی و … میتوانند به عنوان محرکهای عاطفی عمل کنند و وضعیت عاطفی ما را تحت تاثیر قرار دهند.
محرکهای اجتماعی: محرکهای اجتماعی مانند رفتار دیگران، ارتباطات اجتماعی، تعاملات اجتماعی و … میتوانند به عنوان محرکهای عاطفی عمل کنند و وضعیت عاطفی ما را تحت تاثیر قرار دهند.
محرکهای شخصی: محرکهای شخصی مانند تعادل شغلی، رابطه موفق با خانواده و دوستان، علاقه به یک هنر و … میتوانند به عنوان محرکهای عاطفی عمل کنند و وضعیت عاطفی ما را تحت تاثیر قرار دهند.
در کل، محرکهای عاطفی میتوانند از هر نوع تحریکی باشند که موجب تغییر وضعیت عاطفی ما شود و از شناخت دقیق آنها میتوان در کنترل و مدیریت وضعیت عاطفی خود کمک گرفت.
نکته ی مهم
به یاد داشته باشید احساسات منفی که با تغییرات فیزیولوژیک شدید همراه هستند، به شدت برای جسم و روان خطرناک میباشند. تغییرات فیزیولوژیک عبارتند: از به هم خوردن تنفس؛ مانند تند یا کند شدن یا بی نظمی تنفس، افزایش ضربان قلب، کوبش قلب، سرخ شدن صورت، رنگ پریدگی، گرگرفتگی یا لرز، لرزش دست یا اندامها و مواردی از این قبیل. وجود چنین تغییرات فیزیولوژیک بدین معنی است که ناتوانی شما در کنترل صحیح احساساتتان در حدی است که باعث ایجاد بیماریهای جسمانی میشود. بنابراین بکوشید از مهارت مقابله با احساسات (مقابلههای هیجان مدار) استفاده ی بیشتری کنید. اگر هم چنان ناموفق بودید، از یک روان شناس، مشاور، پزشک و روان پزشک کمک بگیرید.